به نام دخترم!
تو را به او بخشیدم! دوباره پدر شدم...
به نام دخترم!
با هوای تنت نفس کشیدم؛
با کفشهای تو زندگی را راه رفتم؛
با قلبت عاشق شدم؛
زندگی را، با کودک چشمهای تو بچگی کردم؛
پدرت شدم!
پدرانگی را میان خندههای مستانهات لمس کردم.
دردت به جانم، زندگیام را به پایت ریختم، اما ...
حال، تو را در دیگری یافتم!
تو را به تن و جان دیگری دوختم!
تو را به او بخشیدم!
دوباره پدر شدم...
مبارک باد بر من پدر شدنم.
مبارک باد بر من دوباره پدر شدنم!
به حرمت دختر بابا بودن تمام دخترانمان،
به شوق ناتمام زندگی تمام پسرانمان،
به تمام جانهایی ک بخشیدند و ماندگاریشان،
به احترام زنده باد تپشهای دوبارهی قلبهایشان،
میایستیم
و برای حضور ماندگارشان،
پیروزمندانه، دست میزنیم