محمدرضا صدقی
اشکها و لبخندها
چهارشنبهها: دلنوشتهای برای نبض دوبارهی زندگی

گاهی وقتها به این فکر میکنم من که خود یک اهدا کننده عضو هستم روزی برسه که من به اهدای عضو نیاز داشته باشم و با اون اهدای عضو که به من داده میشه جان دیگری در من زنده شود و باز به زندگیام برگردم و ادامه بدم و وقتی به هوش میام این رو به من بگن که انسانی دیگر اهدای عضو کرد تا تو به زندگیات ادامه بدی آن زمان هست که وقتی این خبر را بشنوم خودم بهعنوان یک اهدا کننده با اهدای دیگری زندگی میکنم
نمیدانم آن اشکی که آن لحظه از چشمانم میآید
اشک چیست؟ اشک شوق، اشک غم یا.......
واقعا اسم این اشک را چه می شود گذاشت؟
-
محمدرضا صدقی