پیوند دومینوی کبد
روشی کارآمد برای کوتاه کردن لیست انتظار، پر کردن ذخایر کبدی و زندگی بخشیدن به بیماران نیازمند پیوند کبد
امروزه کمبود عضو پیوندی و فاصله زیاد لیست انتظار با پیوندهای درحال انجام، از مشکلات جدی پزشکی مدرن است. برای پر کردن این شکاف مرگبار راهحلهای متعددی بررسی و آزمایش شده است که یکی از این راهحلها پیوند کبد به روش دومینو است.
پیوند دومینوی کبد(Domino Liver Transplant) یا DLT به این صورت انجام میشود که ابتدا قسمتی از کبد فرد مبتلا به بیماری متابولیک کبدی برداشته میشود و به بیمار در لیست انتظارپیوند زده میشود. این امیدواری وجود دارد که فردگیرنده پیوند دومینو به بیماری متابولیک فرد دهنده پیوند دومینو مبتلا نشود و یا اگر ابتلا صورت بگیرد، کمترین عود و عارضه را در گیرنده از خود نشان بدهد. همچنین اهدا کننده پیوند دومینو که خود نیازمند پیوند کبد است قسمتی از کبد یک فرد زنده سالم یا فرد متوفی مرگ مغزی را دریافت میکند.
با توجه به اینکه مرگ و میر در لیست انتظار پیوند دومینوی کبد (که شرایط انتخابی خاص خود را دارد) بیشتر از مرگ و میر به علت عوارض پس از پیوند دومینو و بیماری ایجاد شده در گیرنده آن است. میتوان این روش را برای کوتاه کردن لیست انتظار، پر کردن ذخایر کبدی و زندگی بخشیدن به بیماران نیازمند پیوند کبد به عنوان روشی کارآمد، در نظر گرفت. لازم به ذکر است بیشترین تعداد اهدای پیوند دومینوی کبد مربوط به بیماران پلی نوروپاتی آمیلوئیدیک فامیلیال است.
طبق آمار گزارش شده بین سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۷ میلادی از ۲۱ کشور و ۶۶ مرکز پیوند، ۱۲۵۴ پیوند دومینوی کبد ثبت شده است اما ابهام در ابتلا گیرنده این پیوند، از نگرانیهای اصلی پزشکان است.
در تعدادی از پیوندهای دومینوی انجام شده با کبد اهدایی این بیماران، در گیرندهها افزایش سطح TTRmeT30 (ترانس سی علت اصلی ایجاد این بیماری و عوارض حاصل از آن است)، مشاهدات نشان از آن داشت که طی سه تا چهار هفته پس از پیوند روند صعودی آن ثابت شد. در هیچ کدام از گیرندگان اختلال اتونوم دیده نشد. هرچند نگرانیهایی مشابه این موارد در پیوند دومینوی کبد همواره وجود دارد. در بیماران مبتلابه بیماری متابولیک و دهنده کبد دومینو مانند: هیپر اگزالوری اولیه، پورفیری متناوب حاد، هایپرکلسترولمی هموزیگوت فامیلیال، به علت اینکه کبد منبع اصلی تولید متابولیتهای غیرطبیعی این بیماریها است، این نگرانی محسوس است.
اختلالاتی مانند اختلالات نامبرده که در آن کبد اصلیترین عامل عملکرد نامطلوب و تولیدکننده متابولیتهای سمی است، برای پیوند دومینو نگرانی انتقال بیماری را به همراه دارد، بنابراین مطالعاتی روی بیماریهای متابولیک مانندMSUD بیماری ادراری شربت افرا که در آنها کبد نقشی کمرنگ در بروز بیماری دارد، انجام شده است. مشاهده شد که در بین بیماران دریافتکننده کبد دومینو از این کبدهای اهدایی، هیچ بیماری جدیدی گزارش نشده است. مطالعات اخیر اثبات کردهاند که پیوند دومینو از این بیماران متابولیک) MSUD) در طولانی مدت بیخطر است.
بین سالهای 2017-2015 میلادی، چهار بیمار با سه نوع اختلال متابولیک، تحت عمل پیوند دومینو کبد از دهندگان مبتلا به بیماری قرار گرفتند، با پیگیریهای بعدی در طی ۱/۶ سال، هیچ بحران و اختلال متابولیکی در آنها رخ نداده است و همه بیماران و بافتهای پیوند شده، بقای خود را حفظ کردند. همچنین تمام گیرندهها بعد از پیوند، عملکرد بافتی طبیعی داشتهاند و خوشبختانه هیچ کدام نارسایی در ارگان پیوندی پیدا نکردهاند.
با اینکه نتایج حاصله در ۱/۶ سال اول موفق بوده است، ولی چون عوارض نورولوژیک در بیماران متابولیک در طولانی مدت رخ میدهد، لازم است گیرندگان پیوند از نظر آسیب عصبی و مشکلات نورولوژیکی تحت پیگیری طولانی مدت قرار بگیرد. این پیگیری طولانی مدت میتواند اطلاعات دقیقتر و مفیدتری از زندگی و کیفیت آن در این گیرندهها به ما بدهد. در واقع نتایج نشان داده بقای بسیار خوب بافت پیوندی و گیرنده دومینوی کبد، (از بیماران متابولیکی خاص)، امکان پیوند و نتایج مطلوب آن، نجات تعداد بیشتری از افراد چشم انتظار کبد را فراهم میکند.
به طور کلی مطالعات مداوم و پیگیریهای طولانی مدت در گیرندگان دومینوی کبد از جمله بررسی وضعیت اعصاب و کیفیت زندگی برای مشخص کردن فواید، عوارض و مضرات این روش بسیار حایز اهمیت است.
- تهیه و تنظیم:
دکتر سما خرمینژاد
پزشک هماهنگ کننده پیوند اعضا واحد فراهم آوری اعضا و نسوج پیوندی بیمارستان دکتر مسیح دانشوری