سید رامین حسنیان
نهال
هم اکنون من درختی افتاده و قدردانم...
نهال سرزندگیام خشکیده بود
داشت به تازه، برگ و شاخه میداد
داشت همه طراوت را از آن خود میکرد
داشت نگین یاقوت وجودم را میساخت
اما به یک باره سیلابی شروع شد
و خشکاندم
اما مهر بخشندگی تو بود که نهالی دیگر از من در جایی خوش آب و هوا کاشته شد.
هم اکنون من درختی افتاده و قدردانم...